به گزارش مجله خبری نگار، «سایمون تیسدال» مفسر روابط خارجه و سردبیر آمریکایی روزنامه گاردین در تحلیلی برای این روزنامه نوشت: دوران مسئولیت سیاسی نتانیاهو با ترس و رویارویی پیوند خورده است. اکنون پاسخ انتقامجویانه او به حملات حماس خشونتآمیزتر خواهد بود و تنشهای بیشتری را به دنبال خواهد داشت. او همزمان با بمباران هوایی اسرائیل، به مردمان محاصره شده غزه هشدار داد که خانههایشان را ترک کنند. اما آنها در تمامی جهات تحت فشار قرار گرفتهاند. کجا باید بروند؟ به دریا؟! این سیاست منطقی، انسانی و قابل تحمل نیست. نتانیاهو در قدرت مانده و تقلا میکند تا اشتباهات خود را توجیه کند و بدین ترتیب همه چیز را بدتر خواهد کرد.
بسیاری از اسرائیلیها این مسئله را به خوبی درک میکنند حتی اگر نتانیاهو و دولت راست افراطیاش که مقصر تحرکات عمدی هستند، متوجه این مسئله نشوند. روزنامه هاآرتص در سرمقالهای نوشت: «نخستوزیر که به تجربه گسترده سیاسی و خرد بیبدیل خود در مسائل امنیتی مینازد، نتوانست به طور کامل خطراتی را که آگاهانه اسرائیل به سمت آنها سوق داده میشد، شناسایی کند. نتانیاهو با اتخاذ سیاستی که علنا موجودیت و حقوق فلسطینیان را نادیده میگرفت، یک برخورد و رویارویی را اجتناب ناپذیر کرد.»
انفجار خشم فلسطینیها دور از انتظار نبود. ماهها بود که آنها در بحبوحه خشونتهای مرگبار در کرانه باختری خشمگین بودند؛ جایی که شهرکنشینان راستگرای صهیونیستی توسط «بتسلئیل اسموتریچ» وزیر دارایی و «ایتامار بن گویر» وزیر تندرو امنیت داخلی به انجام خشونتها تحریک و تشویق میشدند. همچنین گسترش بیامان شهرکهای غیرقانونی، افزایش حضور یهودیان و تلاش برای اجرای طرح ساخت «معبد» ادعایی خود در صحنهای مسجدالاقصی آتش این خصومتها را شعلهورتر کرد.
روزنامه گاردین مینویسد: گفتگوهای غیررسمی درباره ایجاد یک دولت وحدت ملی برای مقابله با بدترین بحران اسرائیل از زمان جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ آغاز شده است؛ چیزی که سفیر اسرائیل در سازمان ملل آن را «۱۱ سپتامبر اسرائیل» خوانده است. برخی استدلال میکنند که تغییر رهبران در چنین موقعیتی نشان از «ضعف» خواهد بود. اما اگر نتانیاهو هدف اعتراضات اخیر به ویژه درخصوص اصلاحات قضایی باشد، هر دولتی که بیاید با مشکل مواجه خواهد شد؛ پس در نتیجه نتانیاهو مایه دردسر و شرمساری اسرائیل است و باید برود.
این روزنامه انگلیسی در پایان مینویسد: آتشبس و مذاکرات دیر یا زود رخ خواهد داد و این مرحلهای است که جامعه بینالمللی میتواند و باید سالها غفلت و فراموشی درگیری اسرائیل-فلسطین را جبران کند. اگر جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا میخواهد روابط عادیسازی اسرائیل-عربستان سعودی و پیمان ابراهیم را نجات دهد، اگر ایالات متحده و اروپا میخواهند مانع جنگ گستردهتر میان حزبالله لبنان و شبهنظامیان ضداسرائیلی و مورد حمایت ایران در سوریه و عراق شوند، اگر دموکراسیهای غربی میخواهند روسیه و چین را از گسترش نفوذ منطقهای بیشتر بازدارند، باید به رویکرد تنها نظارهگر بودن خود در قبال مسئله فلسطین که عملا تندروها را در هر طرف قدرتمند کرده، پایان دهند.